وقتی رو این آب و خاک قدم میزنم
وقتی قطره های باران را
دانه های برف و لذت واقعی را حس می کنم
آن را فریاد میزنم
وقتی میبینم و می خوانم و می شنوم
وقتی او من می شود و از تو می خوانم
وقتی عاشق شدم،دوست شدم،پر شدم و به آسمان رفتم
وقتی می دانم که دوست دارم و می خواهم دوستم بدارند
شاید این داستان آن ها باشد
من راوی و ترانه سرای او باشم در هر خط شعر و افسانه
زندگی این است
مجموعی از رویا و داستان و آرزو های ما
ما خنیانگریم ، می خوانیم و دنیا به ساز ما میرقصد
فردا هست و من هنوز در دست قلم دارم
شب پایدار است و در حادثه زندگی ما می پالاید
هر خطی که از اثر رویای فردا بر پیشانی دارم
می شود همان رد مهر عبادت ها
در کوچه کوچه
میان تک تک پرتوی نور صبحگاهی روح ما حضور دارد
نور ما به تاریکی و تنهایی حضور دارد
اگر دیگران نباشند
نه گریه می کنیم و نه برایمان گریه می کنند
چقدر خوب است که با هم هستیم
خیلی خوب است که با هم هستیم
آره...خیلی خوبه....
آفرییییییییییییییییییین!پر از امید و زندگی بود!
ممنون به من بازم سر زدی...خوشحالم کردی!
از شعر های فاز مثبت خیلی خوشم میاد .
منم کم کم دارم از مود قمقین بیرون میام!
خوب بداا
اما پایینی بهتتر تیر تر بود!
مرسی.خودم هم میدونم!
سلام
و علیک...احوال حاج خانوم!!!!؟؟؟؟؟
کوه ها با همند و تنهایند همچو ما با همان تنهایان - زنده باشید
چه خوب است که با هم هستیم....
خیلی زیبا بود این بند آخرش.
لطفا به کارنامه من نمره بدین.
ممنونم و منتظر!
امیر! از صمیم قلب برات خوشحالم .بعد از مدتها این اولین بار بود که چنین جمله ای خوندم : "چقدر خوب است که با هم هستیم
آره...منم تازگی قدر آدمای اطرافم رو بیشتر میدونم!
شعرت خیلی صادق بود باهام
اگه با خودت صادق باشی با همه صادقی ممنون سر زدی.
من چهار بار اپ کردم تو هنوز نیستی...
دهه
خوبیم حاج اقا
رنگین کمان پاداش کسی است که تا اخرین لحظه زیر باران می ماند...