من و جنون های بی گاهم...

هرزنویس هایی بر کف دستم

من و جنون های بی گاهم...

هرزنویس هایی بر کف دستم

آسمان ابر آلود

آسمان بلورآمیزه می گشاید لب تا شاید

شاید از گلخندش، فصل شهسواران ،پاییز

این زیبا دخت شرمگین افشان مو

از درون باد و آواز گلدیس نواهایش

از میان چشمکان باریک و عشوه بارانش

تک زمانی دهد او را تا بلرزاند احساس نازکتر از گلبرگ هایش را

شاید این مردسالار مغرور،آسمان ابر آلود

در پس این چهره ی مهربان ولی اخمو

پیشکشی های جاودان، این ستارگان لرزان را

به وقت شب دهد او را تا بپالاید شب های تنها را

شاید این مرد میبیند از آن بالا جایگاهی را

که این بانو از میان اغوش محکم سه برادر نمیبیند

این برادران غیرتمند می پرستند خواهر را

خان برادر می فرستد سبز زیبا،تا که زردش رسد او را

تابستان عاشق خواهر،به عشقش گرم می کند او را

کوچکتر می بیند او را مادر،سر آمد از گرما،به دست سردش نوازش می کند او را

آسمان ابر آلود،شب و روز پادشه جاودانِ هرگاه

سوار بر ماه ،این نقره فام ارابه ی قدرت

با اسب هایی از جنس عشق می راند با سرعت... شاید

بیندازد حلقه ی عشقش،رباید جلوه ی چوگان مویش را

نظرات 12 + ارسال نظر
مهدیار دلکش پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:24 ب.ظ http://googekhoroos.blogfa.com

سلام
خیلی عالی بود
منو یاد اخوان انداختی
لحن حماسیتو خیلی دوس داشتم
موفق باشی

مهدیار دلکش پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:25 ب.ظ http://joojekhoroos.blogfa.com

راستی لینکت کردم

پیروز پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:49 ب.ظ http://victorious.blogsky.com

چقدر تشبیهات جالبی دارید!
از <مرد سالار مغرور آسمان ابر آلود> خیلی خوشم اومد!

Mostafa پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:57 ب.ظ http://ندارم!

اوه شعره!!!
متعاقبا اعلام خواهیم داشت!(موقتا: کارت خوبه)
پسر شاعر بودی!

خیلی لطف داری عزیزم...

رامینا جمعه 6 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:23 ق.ظ

سلام.خیلی زیبا بود.
من از این قسمتش خیلی خوشم اومد:

شاید این مردسالار مغرور،آسمان ابر آلود

در پس این چهره ی مهربان ولی اخمو

پیشکشی های جاودان، این ستارگان لرزان را

به وقت شب دهد او را تا بپالاید شب های تنها را

مرسی.لطف داری.دیدم کمی دارم زیادی غمگین کار می کنم کمی تغییر موشع دادم.

مهسا جمعه 6 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:12 ب.ظ http://3lloleenferadi.mihanblog.com

وایییی این نوشتتم قشنگه بهم سر بزن

رشن جمعه 6 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:43 ب.ظ http://www.b-ordibehesht.blogfa.com/

خدا فراموش کرده من را شاید ... شاید هم خدا به قول نیچه ....

انا شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:37 ق.ظ http://mzedi.blogfa.com

چقدر شبیه اخوان نوشتی
عاشق صلابت شعریشم!
دمت گرم
این دفعه غصه ام نگرفت
بهت تبریک میگم
انتخاب کلماتت خیلی درست و به جا بود
آفرین بر شما..٬

مرسی.خیلی خیلی لطف داری.ممنون که سر زدی.

مهسا شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:43 ب.ظ http://3lloleenferadi.mihanblog.com

سلام دوست عزیز از اینکه اینقد دقت وتوجه داری ممنون من از از آدم هایی که به اطراف نگاه دقیق و تحلیلی دارن خوشم میاد مرسی بسیار مرسی .

مهسا یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:01 ب.ظ http://3lloleenferadi.mihanblog.com

سلام دوست عزیز شما فقط نسبت به من لطف بی نهایت دارید ممنونم مرسی وری زیاد.راستی دائم الاینی !!

این روزا تنها تفریحای من آهنگ و کتاب و اینترنت و شعر نوشتنه.
درضمن خواهش میشه...

سامانه یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:41 ب.ظ http://httphttp://3zeliyedustdashtan.blogfa.com/://

امدم ،اما نمی دونم چی بگم...
ببخش...

بعضی موقع ها سکوت بهترین چیزه...
سکوت همیشه ازآن خردمند هاست.

پیروز سه‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:30 ق.ظ http://www.victorious.blogsky.com

لطف کردی امیر جان.
ایضاْ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد