من امیرم
رویا پردازم
چیزی جز این نمی دانم
به حقیقت باوری ندارم
شایدم حقیقت ندارد باوری بر من
بنیاد من بر اب است
کشتی رویایم می شکافد اب را
مرغان دریایی می گذارند تخم های براق شب هنگامم را
کیست که می گوید رویا پرانم من
من که میعادم به شب باشد
می کنند ظلم ها بر من
جز رویاهایم چیزی نمی خواهم
من را فراموش نکنید به هنگام رویاها
باشه تو رو فراموش نمیکنیم هنگام رویاها و توهم ها!!
رویاهای بهنگام !!!